سلام
سلام مامانی .. خوبی؟ خیلی خوابم می اومد ولی نمیدونم چرا خوابم نمیبرد ... گیج گیجم . اما یه جورایی خیلی به اینجا عادت کردم . تند تند دلم برات تنگ میشه ... راستی دیشب با بابایی کلی رفتیم لباس خریدیم واسه عید . جات خالی بود که برات لباسای قشنگ قشنگ بخرم . اما ایشالا ١٩ فروردین که رفتیم مکه برات از اونجا کلی لباس خوب می خرم .. دوست دارم مامانی نازم . شبت قشنگ ...